loading...
شیطان
امیرحسین مدنی بازدید : 40 چهارشنبه 23 اسفند 1391 نظرات (0)

نقاط قوت و نقاط ضعف شیطان؛ راه مبارزه با شیطان

 

 


برای مبارزه با هر دشمنی بهترین روش و لازم‌ترین آن شناسایی نقاط ضعف و قوت او برای مقابله است.از آنجا که اصلی‌ترین دشمن هر انسانی شیطان است نقاط قوت و ضعف وی در زیر طبق احادیث آمده است.

 


نقاط قوت

شیطان

خداوند فرمود(به شیطان): هر چه در دنیا بخواهی به تو عطا می‌کنم. (به خاطر سوابقش در عبادت خدا)

شیطان گفت:

اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . خدا فرمود تا روز معلوم تو را مهلت می‌دهم.

دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم که آن‌ها را به گمراهی بکشانند.خداوند باز هم قبول کرد.

سوم اینکه از تو می‌خواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بکشانم.

چهارم اینکه می‌خواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آن‌ها را ببینیم.

امام محمد باقر (ع) می‌فرماید: هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می‌شود.در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می‌آید و می‌گوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو می‌دهم.شیطان وقتی ناامید می‌شود آب را می‌ریزد و می‌گوید من از تو بیزارم و می‌رود

 

پنجم : اینکه می‌خواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم (یعنی حتی وقتی حضرت ملک الموت برای قبض روح به سراغ انسان می‌آید شیطان هم حاضر باشد و انسان را وسوسه کند) .امام محمد باقر (ع) می‌فرماید: هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می‌شود.در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می‌آید و می‌گوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو می‌دهم.شیطان وقتی ناامید می‌شود آب را می‌ریزد و می‌گوید من از تو بیزارم و می‌رود.

ششم : اینکه از تو می‌خواهم که مرا بر سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم.

خداوند در پایان می‌فرمایند تمام خواسته‌هایت را برآورده می‌کنم.ولی هر کس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم می‌فرستم.

 

نقاط ضعف

روزی حضرت محمد (ص) شیطان را در مسجدالحرام دید .پیش او رفت و به او گفت: ای ملعون چرا ناراحتی؟

شیطان گفت: زیرا این همه تلاش می‌کنم که مردم را گمراه کنم ولی تو در قیامت آن‌ها را شفاعت می‌کنی و تمام زحمات مرا به هدر می‌دهی.به همین خاطر با تو دشمنم.

حضرت محمد (ص) فرمودند از امتم چرا ناراحتی؟

شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند که امت‌های دیگر ندارند.

اول اینکه وقتی به هم می‌رسند سلام می‌کنند که سلام نام خداست و من از این اسم می‌ترسم.

دوم اینکه وقتی همدیگر را می‌بینند به یکدیگر دست می‌دهند و تا دست‌هایشان را از هم جدا نکنند گناهانشان بخشیده می‌شود.

وقتی که صدقه می‌دهند هم گناهانشان آمرزیده می‌شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور می‌کنند

 

سوم اینکه وقتی می‌خواهند غذا بخورند بسم ا... میگویند و من دیگر نمی‌توانم غذا بخورم و گرسنه می‌مانم.

چهارم اینکه بعد از غذا خوردن الحمد ا... میگویند.

پنجم اینکه وقتی اسم تو می‌آید بلند بلند صلوات ختم می‌کنند و آنقدر ثواب آن زیاد است که من فرار می‌کنم.

ششم اینکه وقتی می‌خواهند کاری بکنند انشاء الله میگویند و من دیگر نمی‌توانم در آن کار دخالت کنم و آن‌ها را برهم زنم.

هفتم اینکه صدقه می‌دهند و وقتی که صدقه می‌دهند هم گناهانشان آمرزیده می‌شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور می‌کنند.

به همین دلیل حضرت نبی اکرم (ص) فرمودند: وقتی انسان دستش را در جیبش می‌کند تا صدقه دهد ، هفتاد شیطان دست او را می‌گیرند تا او را منصرف نمایند.

هشتم اینکه آنان  قرآن می‌خوانند و در خانه‌ای که قرآن خوانده می‌شود دیگر جایی برای من نمی‌ماند .چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد می‌کنند.

شیطان

نهم اینکه مرا زیاد لعنت می‌کنند و با هر لعنت یک زخم بر من می‌افتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آن‌ها خوب نمی‌شود.

دهم اینکه هنگامی که گناه می‌کنند سریع توبه می‌کنند و زحمت مرا به هدر می‌دهند.

یازدهم اینکه عطسه که می‌کنند الحمد ا... میگویند ._ حضرت فرمودند: عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و قتی عطسه می‌کنید باید الحمد ا... بگویید. همچنین می‌فرماید: وقتی انسان نماز می‌خواند شیطان از او دور می‌شود.به خصوص اگر سجده او طولانی باشد، شیطان از روی عصبانیت و ناراحتی فریاد می‌کشد.

 

هدف شیطان چیست؟

یکی از اساسی‌ترین خواسته‌های شیطان این است که می‌خواهد شما هدایت نشوید. اگر بتواند و ما زمینه را برایش فراهم کنیم کاری می‌کند که  ما اصلاً دین را نپذیریم.

اگر دین را پذیرفتیم باز ساکت نمی‌نشیند و راه‌های دیگر را انتخاب می‌کند ؛ گاهی راهی را انتخاب می‌کند که عاقبتی جز «ضَلالاً بَعیداً» نخواهد داشت . یک گمراهی خیلی دوری را برایمان رقم می‌زند که اصلاً راهی برای برگشت نباشد، گاهی هم اگر نتوانست گمراه کند، در دل‌ها کینه ایجاد می‌کند .

گاه دیده می‌شود که طرف مسلمان است ، نماز و قرآن و مستحباتش را به موقع انجام می‌دهد ، همه‌ی عبادت‌ها را می‌کند اما با فلانی قهر است ، کینه دارد . قلبی که کینه دارد خطرناک است.

مثل لیوانی که سوسک در آن است. شما آبش نمی‌کنی. قلب کینه‌ای هم این گونه است که اگر در قلب کینه وجود داشته باشد در آن بذر محبت و خدایی بودن را نمی‌کارند و هرچه هم که چراغ سبز معنوی بزنند به خاطر کینه‌ای بودن قلب هیچ تأثیری نخواهد داشت .

برای مقابله با وسوسه‌های شیطانی، ابتدا باید دشمن را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گام‌های نهایی او را به اسارت کشید

 

اگر با کسی قهر هستیم اراده کنیم و همین الآن به او تلفن کنیم و قلب خودمان را شستشو داده و غبار کینه را از آن پاک کنیم .

اصلاً یکی از ابزارهای مهم شیطان کینه ورزی میان مسلمانان است؛«یریدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکُم». حدیث داریم مسلمان اگر با هم قهر کرد سه روز بیشتر حق ندارد قهر کند. روز چهارم باید آشتی کند. پیغمبر فرمود: اگر روز چهارم آشتی نکنند، هیچ کدام از این دو را من به عنوان مسلمان خوب قبول ندارم.

دومین کار شیطان این است که انسان را به گناه هل می‌دهد. «یأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاء» . به عقاید خرافی هل می‌دهد.

 

شیطان

چگونه با وسوسه‌های شیطان مقابله کنیم  

برای مقابله با وسوسه‌های شیطانی، ابتدا باید دشمن را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گام‌های نهایی او را به اسارت کشید. در این جهت سیاست‌های اصولی در مبارزه با وسوسه‌های شیطانی عبارتند از: 

1- نگهبانی و مراقبت: شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راه مراقبت عبارتند از

الف) تقوا پیشگی: قرآن مجید تقوا را لباسی بر اندام جان آدمی می‌داند که آن را به خوبی می‌پوشاند و حفظ می‌کند: "لباس التّقوی ذلک خیر؛ بهترین جامه تقوا است".(1) امام علی(ع) تقوا را دژی نفوذ ناپذیر می‌داند که رخنه‌ای در آن ممکن نیست.(2)

ب) کنترل ورود و خروج: زبان، چشم، گوش، فکر و همه اعضا و جوارح، درهای ورودی به قلب اند. پس باید این‌ها را کنترل کرد.

ج) محاسبه: بعد از کنترل نوبت به محاسبه می‌رسد، یعنی برای جبران ضعف‌ها و برنامه ریزی برای آینده ارزیابی لازم است.

2- واکنش مناسب: در برابر هر وسوسه‌ای باید واکنش مناسب صورت گیرد.

برای رهایی از وسوسه‌های شیطانی باید مواظب دام‌های او بود. یکی از دام‌های خطرناک شیطانی، محبت به دنیا است. امام علی(ع) می‌فرماید: "از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است

 

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: "دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان او است. پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزند مُرد، به خود بگو: زندگان برای مردن آفریده شده‌اند. اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستایش خدای را که می‌دهد و می‌گیرد و زکات را از من برد. اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم می‌کنند، ولی تو ستم نمی‌کنی بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند. اگر آمد و گفت چه قدر نیکی می‌کنی، بگو: گناهان من بیش از نیکی‌های من است. اگر آمد و گفت: چه قدر نماز می‌گزاری بگو: غفلت من از نمازهایم بیشتر است. اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش می‌کنی، بگو آن قدر که می‌گیرم از آن چه می‌بخشم زیادتر است. اگر گفت: چه قدر به تو ستم می‌کنند بگو: من بیشتر ستم کرده‌ام. اگر گفت: چه قدر برای خدا کار می‌کنی، بگو: چه بسیار معصیت‌ها کرده‌ام".(3)

3- استعاذه: در برابر هجوم وسوسه‌های شیطان، لازم است به پناهگاهی مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید می‌فرماید: "اگر از شیطان وسوسه‌ای به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنوای دانا است".(4)

4- مجهز شدن به تجهیزات: در برابر تهاجم وسیع شیطان، باید در میدان کارزار، همواره مسلح باشیم. برخی از تجهیزات در حدیث پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت می‌فرماید: "آیا شما را آگاه کنم بر کاری که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله می‌گیرد، به اندازه فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آری. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند و صدقه، کمرش را می‌شکند. دوستی برای خدا و کمک برای عمل صالح، پشت او را قطع می‌کند و استغفار، بند دلش را می‌برد.".(5)

امام علی(ع) می‌فرماید: "برای شیطان کمندی بزرگ‌تر از خشم و زنان نیست".(8) منظور از این سخن، زیر سؤال بردن شخصیت زن نیست، بلکه منظور آن است که از طریق اختلاط با زن و ارتباط نامشروع با وی، و جذابیتی که جنس مخالف دارد، شیطان مردم را می‌فریبد، همان گونه که از طریق مال و زینت دنیا که ذاتاً بد نیستند، وارد می‌شود

 

5- آشنایی با دام‌های شیطان: برای رهایی از وسوسه‌های شیطانی باید مواظب دام‌های او بود. یکی از دام‌های خطرناک شیطانی، محبت به دنیا است.

امام علی(ع) می‌فرماید: "از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است."(6)

دام دیگر که از مهم‌ترین ابزار کار شیطان به شمار می‌رود، هواپرستی است، زیرا تا پایگاهی درون انسان وجود نداشته باشد، شیطان قدرت بر وسوسه گری ندارد. شیطان خواسته‌های نفسانی انسان را تأیید می‌کند. قرآن مجید می‌فرماید: "تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند."(7)

یکی دیگر از دام‌های شیطان، زنان و غضب است. امام علی(ع) می‌فرماید: "برای شیطان کمندی بزرگ‌تر از خشم و زنان نیست". منظور از این سخن، زیر سؤال بردن شخصیت زن نیست، بلکه منظور آن است که از طریق اختلاط با زن و ارتباط نامشروع با وی، و جذابیتی که جنس مخالف دارد، شیطان مردم را می‌فریبد، همان گونه که از طریق مال و زینت دنیا که ذاتاً بد نیستند، وارد می‌شود.

 

پی نوشت‌ها:

1. اعراف ، آیه 26.

2. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه 157.

3. سفینة البحار، ج 1، ص 100.

4. اعراف ، آیه 200.

5. سفینة البحار، ج 2، ص 64.

6. غرر الحکم، ج 1، ص 156.

7. حجر ، آیه 42.

منبع:تبیان

امیرحسین مدنی بازدید : 31 چهارشنبه 23 اسفند 1391 نظرات (0)

چرا شیطان توبه نمی‌کند؟

شیطان

سۆالی مطرح است و آن اینکه شیطان با این که می‌داند در آینده‌ای نه چندان دور در آتش بزرگ جهنم گرفتار می‌شود؛ چرا توبه نمی‌کند؟

 

در پاسخ به سۆال یادشده می‌توان چنین گفت:

پاسخ 1)

بین دانستن و عمل کردن تفاوت وجود دارد. انسان می‌تواند به خیلی از مسائل علم داشته باشد، ولی به علت اهمیت ندادن یا به جهت پیروی از هوای نفس و ... مخالف علم خودش عمل کند. قرآن کریم درباره عده‌ای می‌فرماید: "و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود".(1) شیطان هم - مانند خیلی از انسان‌ها که به وجود معاد و ضرورت آن و به حرمت خیلی از گناهان علم دارند، ولی باز هم گناه می‌کنند،- با علم به وجود جهنم و بهشت، به اعمال خود ادامه می‌دهد. غرور و تکبر شیطان هرگز راه بازگشتی برای او نگذاشته است.

برخی از روایات از توبه ابلیس در زمان حضرت نوح (ع) خبر می‌دهد که نوح به خداوند عرض کرد: پروردگارا! اگر ابلیس توبه کند توبه‌اش قبول می‌شود؟ خطاب رسید: اگر به قبر آدم سجده کند توبه‌اش را می‌پذیریم هنگامی که نوح (ع) این موضوع را به ابلیس خبر داد. ابلیس گفت: تا آدم زنده بود من بر او سجده نکردم. آیا اکنون که مرده است به او سجده کنم؟(2)

یکی از شرایط توبه، جبران گذشته و اصلاح آن است و این امر برای شیطان قابل اجرا نیست، زیرا گناه او علاوه بر نافرمانی خدا، گمراهی بسیاری از مردم بوده است. کسی که دیگری را گمراه کرده، اگر بخواهد توبه کند و توبه‌اش پذیرفته شود، باید همه آن‌ها را هدایت نماید.

پاسخ 2)

از چند جهت می‌توان گفت: برای شیطان راه توبه و برگشت وجود ندارد.

1 – قرآن مجید اعمالی را قابل توبه می‌داند که از روی نادانی انجام گیرد:

«انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة؛ پذیرش توبه بر خدا است نسبت به کسانی که از روی جهالت کار زشت انجام می‌دهند».(3)

در جای دیگر فرمود: «پروردگارتان رحمت بر بندگان را بر خود نوشته است که هر کس از روی نادانی کار زشتی انجام دهد، سپس توبه نماید و خود را اصلاح کند، او توبه پذیر و مهربان است».(4)

منظور از جهالت، ندانستن نیست، بلکه عمل زشتی است که از روی طغیانگری و عناد سر نزده باشد، بلکه از روی هوی و هوس انجام شده باشد. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که مقصود از جهالت ، گناهی است که بندة خدا آن را انجام می‌دهد که گرچه از حکم آن آگاه می‌باشد، ولی آن گاه که تصمیم می‌گیرد عمل خلافی انجام می‌دهد، در واقع جاهل است. آن گاه حضرت به آیه‌ای که مربوط به حضرت یوسف (ع) است استدلال می‌کند.(5)

قرآن مجید از یوسف یاد می‌کند که وی به برادرانش گفت: آیا به خاطر دارید ستمی که بر یوسف و برادرش روا داشتید، در حالی که همگی نادان بودید؟(6)

نادانی به معنای ناآگاهی آنان از زشتی ظلم نبود، بلکه همگی آن را می‌دانستند، ولی این علم در بازداری آنان مۆثر نبود، گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند. خودخواهی و هوی و هوس مانند حسادت میان آنان و زشتی عمل پرده ضخیمی پدید آورده بود.

بر این اساس شیطان که از روی طغیان و تمرد نافرمانی خدا را کرد، راه توبه را روی خود بسته است.

شیطان از خدا می‌خواهد به او مهلت دهد تا دیگران را گمراه کند، نه این که به جبران گذشته بپردازد. «از آیات قرآن استفاده می‌شود که شیطان بعد از انجام آن گناه و ایستادگی و لجاجت در برابر پروردگار سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت، بنابراین ، گناهان شیطان به حدی است که قابلیت توبه را از او سلب کرده و توبه او قابل پذیرش نیست و جایگاه ابدی او جهنم خواهد بود».(7)

 

2 – یکی از شرایط توبه، جبران گذشته و اصلاح آن است و این امر برای شیطان قابل اجرا نیست، زیرا گناه او علاوه بر نافرمانی خدا، گمراهی بسیاری از مردم بوده است. کسی که دیگری را گمراه کرده، اگر بخواهد توبه کند و توبه‌اش پذیرفته شود، باید همه آن‌ها را هدایت نماید. چگونه می‌تواند شیطان، افرادی را که در طول قرن‌های متمادی به هر طریق گمراه کرده، هدایت کند؟!

 منبع:تبیان

امیرحسین مدنی بازدید : 24 چهارشنبه 23 اسفند 1391 نظرات (0)

 

پاسخ:

جواب اول:

هم‏جنس بودنِ دو چیز، مانع از عذاب نمیگردد. ما انسان‏ها نيز از خاك آفريده شده‏ايم، اما در عين حال اگر خشتى که از خاک درست شده بر پيكرمان فرود آيد از آن آسيب خواهيم ديد!

جالب است که بدانید این شبهه برای اولین بار در زمان امام صادق  توسط ابوحنیفه (یکی از پیشوایان اهل سنّت) مطرح شد. داستان زیر مربوط به همین جریان است:

روزی بهلول از کنار خانة «ابوحنیفه» عبور می کرد. در این هنگام شنید که ابوحنیفه به شاگردان خویش می گوید جعفر صادق سه مطلب گفته است که من آن را نمی پسندم. اول آنکه می گوید: «شیطان با آتش جهنم عذاب می شود.» چگونه شیطان که خود از آتش است، با آتش عذاب می شود؟!

دوم آنکه می گوید: «خدا را نمی توان دید.» حال آنکه چیزي که موجود است باید دیده شود. پس خدا را با چشم می توان دید.

سوم اینکه می گوید: «كارهايي كه انسان ها انجام مي دهند، با اختيار خود، انجام مي دهند.» يعني انسان را مختار مي داند، در حالي كه ما در كارها مجبوريم و عملی که از ما سر می زند از جانب خداست.

 در این هنگام بهلول کلوخی برداشت و به طرف ابوحنیفه پرتاب کرد و فرار کرد. کلوخ به پیشانی ابوحنیفه خورد و او را آزرد. پس از دستگیری بهلول، وی را برای شکایت نزد حاکم بردند. بهلول به ابوحنیفه گفت: «چه آزاری از سوی من به تو رسیده است؟!»

ابوحنیفه گفت: «کلوخی به پیشانی ام زده و سر من را به درد آورده ای.» بهلول گفت: «درد را به من نشان بده؟» ابوحنیفه گفت: «درد را چگونه می توان دید؟!»

بهلول گفت: پس چرا بر امام صادق اعتراض می کردی و می گفتی چگونه می توان معتقد بود که خداوند موجود است ولی نمی توان او را دید؟!

و دیگر آنکه تو در ادعای خود دروغگویی که می گویی «کلوخ، سر تو را به درد آورد.» زیرا کلوخ از جنس خاك است و تو هم از خاك آفریده شده اي پس نمی بایست خاک از خاک آزار ببیند و عذاب شود!

همچنین من تقصیری ندارم و باید از خدا شکایت کنی، زیرا تو خود می گفتی انسان مجبور می باشد و انجام دهندة کارهای خویش نیست و همة کارها به دست خداست!

ابوحنیفه با شنیدن سخنان بهلول شرمنده شد و جلسة دادگاه را ترک کرد.(1) 

 

جواب دوم:

حقيقت آتش جهنّم براى ما روشن نيست. آنچه مسلّم می باشد اينست كه اگر بخواهيم آن چيزى كه در جهنّم موجود است را به چيزى كه در اين دنيا هست تشبيه كنيم، نزديك‏ترين چیز، آتش است اما آيا آتش جهنم هم از هيزم‏هاى چوبى و يا سوخت‏هاى دنيوى برافروخته شود؟ یا اینکه واقعیتِ آن، چیز دیگری است؟ جواب آن برای ما که در این دنیا زندگی می کنیم مشخّص نیست.

 

جواب سوم: 

هر چند در قرآن آمده که شیطان از آتش خلق شده است.(2) اما اين بدان معنا نيست كه همین حالا هم آتش باشد و واقعاً مانند آتش دود داشته باشد، بلكه شاید سرشت اولية او از آتش بوده‌، مانند انسان ها كه از خاك خلق شده اند ولی در عين حال نمی توان گفت همین الان انسان ها خاک هستند؛ پس منظور اینست که خلقت اوليّة‌ آنها از خاك بوده است‌.

 

جواب چهارم:

همگی عذاب های جهنّم، آتش نیستند بلکه بسیاری از عذاب های آنجا مربوط به جان و روح است؛ مثلا یکی از آنها حسرت بی پایانی است که دچار جهنّمیان می-شود؛ آنها پس از آگاهى از عاقبت نامبارك خويش و سرانجامِ نيكوى بهشتيان، به حسرتى جانكاه دچار مى‏شوند كه هيچ گاه از شكنجة آن رهايى نخواهند يافت؛ از اينرو روز قیامت (يَوْمُ الْحَسْرَة) نام گرفته است.(3) 

و یا ذلّت و حقارتی که در آنجا دچارش می شوند از عذاب های دیگر جهنّم می باشد.

 

 

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    این وبلاگ جطور است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 55
  • بازدید سال : 105
  • بازدید کلی : 3,592
  • کدهای اختصاصی