loading...
شیطان
امیرحسین مدنی بازدید : 24 چهارشنبه 23 اسفند 1391 نظرات (0)

 

پاسخ:

جواب اول:

هم‏جنس بودنِ دو چیز، مانع از عذاب نمیگردد. ما انسان‏ها نيز از خاك آفريده شده‏ايم، اما در عين حال اگر خشتى که از خاک درست شده بر پيكرمان فرود آيد از آن آسيب خواهيم ديد!

جالب است که بدانید این شبهه برای اولین بار در زمان امام صادق  توسط ابوحنیفه (یکی از پیشوایان اهل سنّت) مطرح شد. داستان زیر مربوط به همین جریان است:

روزی بهلول از کنار خانة «ابوحنیفه» عبور می کرد. در این هنگام شنید که ابوحنیفه به شاگردان خویش می گوید جعفر صادق سه مطلب گفته است که من آن را نمی پسندم. اول آنکه می گوید: «شیطان با آتش جهنم عذاب می شود.» چگونه شیطان که خود از آتش است، با آتش عذاب می شود؟!

دوم آنکه می گوید: «خدا را نمی توان دید.» حال آنکه چیزي که موجود است باید دیده شود. پس خدا را با چشم می توان دید.

سوم اینکه می گوید: «كارهايي كه انسان ها انجام مي دهند، با اختيار خود، انجام مي دهند.» يعني انسان را مختار مي داند، در حالي كه ما در كارها مجبوريم و عملی که از ما سر می زند از جانب خداست.

 در این هنگام بهلول کلوخی برداشت و به طرف ابوحنیفه پرتاب کرد و فرار کرد. کلوخ به پیشانی ابوحنیفه خورد و او را آزرد. پس از دستگیری بهلول، وی را برای شکایت نزد حاکم بردند. بهلول به ابوحنیفه گفت: «چه آزاری از سوی من به تو رسیده است؟!»

ابوحنیفه گفت: «کلوخی به پیشانی ام زده و سر من را به درد آورده ای.» بهلول گفت: «درد را به من نشان بده؟» ابوحنیفه گفت: «درد را چگونه می توان دید؟!»

بهلول گفت: پس چرا بر امام صادق اعتراض می کردی و می گفتی چگونه می توان معتقد بود که خداوند موجود است ولی نمی توان او را دید؟!

و دیگر آنکه تو در ادعای خود دروغگویی که می گویی «کلوخ، سر تو را به درد آورد.» زیرا کلوخ از جنس خاك است و تو هم از خاك آفریده شده اي پس نمی بایست خاک از خاک آزار ببیند و عذاب شود!

همچنین من تقصیری ندارم و باید از خدا شکایت کنی، زیرا تو خود می گفتی انسان مجبور می باشد و انجام دهندة کارهای خویش نیست و همة کارها به دست خداست!

ابوحنیفه با شنیدن سخنان بهلول شرمنده شد و جلسة دادگاه را ترک کرد.(1) 

 

جواب دوم:

حقيقت آتش جهنّم براى ما روشن نيست. آنچه مسلّم می باشد اينست كه اگر بخواهيم آن چيزى كه در جهنّم موجود است را به چيزى كه در اين دنيا هست تشبيه كنيم، نزديك‏ترين چیز، آتش است اما آيا آتش جهنم هم از هيزم‏هاى چوبى و يا سوخت‏هاى دنيوى برافروخته شود؟ یا اینکه واقعیتِ آن، چیز دیگری است؟ جواب آن برای ما که در این دنیا زندگی می کنیم مشخّص نیست.

 

جواب سوم: 

هر چند در قرآن آمده که شیطان از آتش خلق شده است.(2) اما اين بدان معنا نيست كه همین حالا هم آتش باشد و واقعاً مانند آتش دود داشته باشد، بلكه شاید سرشت اولية او از آتش بوده‌، مانند انسان ها كه از خاك خلق شده اند ولی در عين حال نمی توان گفت همین الان انسان ها خاک هستند؛ پس منظور اینست که خلقت اوليّة‌ آنها از خاك بوده است‌.

 

جواب چهارم:

همگی عذاب های جهنّم، آتش نیستند بلکه بسیاری از عذاب های آنجا مربوط به جان و روح است؛ مثلا یکی از آنها حسرت بی پایانی است که دچار جهنّمیان می-شود؛ آنها پس از آگاهى از عاقبت نامبارك خويش و سرانجامِ نيكوى بهشتيان، به حسرتى جانكاه دچار مى‏شوند كه هيچ گاه از شكنجة آن رهايى نخواهند يافت؛ از اينرو روز قیامت (يَوْمُ الْحَسْرَة) نام گرفته است.(3) 

و یا ذلّت و حقارتی که در آنجا دچارش می شوند از عذاب های دیگر جهنّم می باشد.

 

 

امیرحسین مدنی بازدید : 22 چهارشنبه 23 اسفند 1391 نظرات (0)
چرا خداوند شیطان را مهلت داد؟
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

سئوال ديگرى پيش مى آيد و آن چنين است : بعد از اين كه شيطان خلق شد و نافرمانى خدا را نمود، در مقابل عظمت ، بزرگى و شوكت او تكبر ورزيد، از ميان ملائكه ، بهشت و نعمت هاى آن رانده شد. چرا خداوند به او مهلت داد؟ چرا در خواست او را درباره عمر طولانى و ادامه حيات او پذيرفت ؟ چرا فورا او را نابود نكرد كه اين گونه به جنايت و خيانت خود ادامه دهد و مردم را بيشتر به سوى بدبختى و شقاوت و جهنم و عذاب بكشاند؟.........

امیرحسین مدنی بازدید : 63 چهارشنبه 23 اسفند 1391 نظرات (0)

بنام خدا



پاسخ:

در تبیین مسألۀ فلسفۀ آفرینش شیطان و محدودۀ نفوذ و تسلط آن، توجه به نکاتی چند ضروری است:

اوّلاً: نقش شیطان در انحراف و گمراهی انسان فقط در حد دعوت است.

ثانیاً: تکامل، همواره در میان تضاد ها صورت می گیرد و از این جهت، خلق چنین موجودی در نظام احسن، بیهوده و بی جهت تلقی نمی شود، بلکه جلوه ای است از رحمانیت و خیریت محض الاهی.

ثالثاً: شیطان سال ها (6 هزار سال)(1) هم نشین فرشتگان و اهل عبادت بود، ولی بعداً به خواست خود و بر اثر تکبر، راه طغیان و انحراف را در پیش گرفت و از رحمت خداوند دور شد، اما در هر صورت، آفریده خداست و در جهان هستى، نقشی دارد.

برخی از عارفان و حکیمان، شیطان را به سگ آموزش دیده تشبیه کرده اند که بیگانگان را آزار می دهد و به خودی ها کاری ندارد. به تعبیری قلمروي شيطان " تشريع" است نه " تكوين" ، يعني قلمروي شيطان فعاليتهاي تشريعي و تكليفي بشر است. شيطان فقط در وجود بشر مي تواند. نفوذ كند نه در غير بشر. قلمروي شيطان در وجود بشر نيز محدود است به نفوذ در انديشه او نه تن و بدن او. نفوذ شيطان در انديشه بشر نيز منحصر است به حد وسوسه كردن و خيال يك امر باطلي را در نظر او جلوه دادن.

قرآن اين معاني را با تعبيرهاي "تزيين"، "تسويل"، "وسوسه" و امثال اينها بيان مي كند، و اما اينكه چيزي را در نظام جهان بيافريند و يا اينكه تسلط تكويني بر بشر داشته باشد، يعني به شكل يك قدرت قاهره بتواند بر وجود بشر مسلط شود و بتواند او را بر كار بد اجبار و الزام نمايد، از حوزه قدرت شيطان خارج است. تسلط شيطان بر بشر محدود است به اينكه خود بشر بخواهد دست ارادت به او بدهد.(2)

قرآن مجید نیز درباره کسانی که سزاوار وسوسه و آزارهای شیطانی اند، می گوید: «أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الْکافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا،(3) آیا ندانستی که ما شیطان ها را بر کافران گماشته ایم؛ تا آنان را [به گناهان] تحریک کنند».

و در آیۀ دیگری آمده است: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ،(4) تسلّط او فقط بر کسانی است که وی را به سرپرستی برمی گیرند و بر کسانی که آنها به او [خدا] شرک می ورزند».

به همین جهت وقتی که در قیامت، عده ای شیطان را به دلیل این که آنها را گمراه کرد مؤاخذه می کنند، شیطان با آنها محاجه می کند و می گوید: «... و ما کان لی علیکم من سلطان الاّ ان دعوتکم...(5) و مرا بر شما سلطه ای نبود جز این که شما را خوانده ام...».

از این آیات به خوبی آشکار می شود که کسانی که با اختیار خود، از ولایت الهی روی گردان شده اند، سزاوار اسارت شیطانی اند؛ اما قرآن درباره پاکان و انسان هایی که بهره مند از الهامات رحمانی اند، خطاب به شیطان می فرماید: «إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوِینَ،(4) در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلّطی نیست؛ مگر کسانی از گمراهان که تو را پیروی کنند».

براي مطالعۀ بیشتر در بارۀ شيطان، رجوع شود به:

1. تفسير " الميزان " جلد 8 صفحات 34- 58 ذيل آيات اول سوره اعراف.

2. كتاب "خدمات متقابل اسلام و ايران" تأليف استاد شهید مرتضی مطهری.

موفق باشید ...

پاورقی_________________
1. نهج البلاغه، خطبه ی قاصعه، ش 234.
2. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 1.
3. مریم، آیه 83.
4. نحل، آیه 100.
5. ابراهیم، 22.
6. حجر، آیه 42.

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    این وبلاگ جطور است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 54
  • بازدید سال : 104
  • بازدید کلی : 3,591
  • کدهای اختصاصی